زنگ خطری که بیخ گوش خبرنگاران قشم به صدا در آمد
(به قلم: ایرج اعتمادی)
دیوار خانهی یک خبرنگار در قشم به قدری کوتاه است که هر رهگذر کوچه باغش، میتواند سنگی در این خانه بیندازد و بگذرد. نمیدانم منشا چه نوع بیتفاوتیهاست، ولی این را میدانم و به جرات بیان میکنم که مدعیان فرهنگ و هنر حداقل به این قشر جامعه نگاه حمایتی ندارند، نه تنها نسبت به این قشر که نویسندگان به عنوان پیشقراولان فرهنگ و هنر این سرزمین هم، با این بیمهریها مواجهاند، از طرف کسانی که در کشور ما به نام متولیان فرهنگ و هنر و حامیان این قشر، از بیتالمال حقوق میگیرند و نان میخورند و نام میگیرند. با سند و مدرک میگویم اگرهم حمایتهایی هست رانتخوارانه بوده و تبعیضآمیز از کسانی که تنها نام این عرصه را یدک میکشند. و حتی دانشی آنچنان وجود ندارد که به قول معروف دوغ از دوشاب تشخیص داده شود، و این طور به نظر میرسد که مسئولین متولی وقت زیادی ندارند که به این مسائل بیندیشند و تعمق کنند.
یکی از ستمهایی که بر فعالان عرصه فرهنگ و هنر قشم میرود، تفویض اختیاراتی است که سازمان منطقه آزاد در این زمینه از متولیان فرهنگ و هنر کشور گرفته و راه فرهنگ شهرستان را از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان جدا کرده است، و امروز این سر درگمی وجود دارد که اهالی این عرصه نمیدانند به اداره کل هرمزگان مراجعه کنند یا ادارهای که به نام اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد است، توانایی انجام کار آنها را دارد؟
اگرچه به مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد نمیتوان ایرادی گرفت، ظاهرا این اداره کل در قشم به دلیل سیاستهای خاص منطقه آزاد، از اختیار تام یک اداره کل برخوردار نیست، و بسترها و ساختارهای لازم ویژهی یک اداره کل استانی را ندارد.
با خبر شدیم یکی از خبرنگاران فعال مردمی قشم که هم مسئولین دولتی و هم مردم از عملکرد وی در طول شش سال کاری در قشم، رضایت تام داشتهاند، از سوی سازمان منطقه آزاد، از کار برکنار شده است. حسن جهانآبادی خبرنگار متعهد رسانهی ملی صدا و سیمای مرکز خلیج فارس در قشم ناگهان از صحنهی خبری این شهرستان حذف شد و این طور که شنیدهایم در شهرستانهای دیگر آواره شده است؛ آواره از این جهت که نه تنها او شغلش را در قشم از دست داد که خانم این خبرنگار ناگزیر شد از کار خود در قشم استعفا کند؛ یعنی عملاً او هم بیکار شد و زندگی یک خانوادهی خبرنگار در شهرستانی که معلوم نیست چگونه باید از نو بیاغازد، در این شرایط سخت اقتصادی کشور، تحت شعاع قرار گرفت. این زنگ خطری است برای جامعهی خبری قشم مخصوصاً اینکه پیشتر از این نیز، یکی دیگر از همکارانمان دچار این سرنوشت شده بود؛ و پیشتر یک زوج جوان که حقیتاً هر دو این بزرگوار از سرمایههای خبری و فرهنگی کشور ما بودند؛ خالی شدن قشم از این دست خبرنگاران متعهد و حرفهای جداً جای نگرانی دارد و بیم انحصارطلبی منطقه آزادیها در عرصهی رسانه میرود، مخصوصاً اینکه شفافیت اطلاعرسانی از شعارهای اولیه دولت تدبیر و امید و دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد بود؛ منطقه آزاد با سیاستهای جدیدی که در عرصهی خبر و روزنامه در قشم دارد، معلوم نیست به چه سمتی میخواهد حرکت کند؛ برکناری یک خبرنگار با سابقه رسانه ملی در قشم چندان در شان جامعه خبری قشم نمیتواند باشد؛ آنهم علیرغم اصراری که خبرنگار به دلایل شرایط خاص زندگی خانوادگی و اشتغال همسرش بر ماندن در قشم داشته است؛ گفته میشود این پروسه چندماه در جریان بوده و مدیرعامل نیز قول و وعدههایی برای ابقای این خبرنگار در منطقه آزاد به وی داده بوده که ظاهراً عملی نشده است. در مرجعی نیستم که از مسئولین منطقه آزاد بخواهم او را به سرکارش در قشم بازگردانند اما شاید بتوانم با توجه به شرایط خانوادگی که برای این خبرنگار پیش آمده، پیشنهاد بازنگری در این تصمیم را به مسئولین بدهم.
بازدیدها: ۴
آخرین دیدگاهها