تفسیر نامشخص و محرومیت هفته نامههای هرمزگان از آگهیهای دولتی
هفته نامهها هم همچون روزنامهها نیازمند چاپ و نشر آگهیها هستند، اما جدیدترین نامه سازمان بازرسی در استان هرمزگان، ادامه فعالیت هفتهنامهها را با چالش روبرو کرده است.
به گزارش صدف نیوز به نقل از خبرگزاری مهر: چندی قبل نامهای از بازرس کل استان هرمزگان خطاب به مدیران عامل، مدیران کل، فرمانداران و شهرداران به شماره مشخص ارسال شد که در بخشی از نامه آمده است: “به تجویز بند ج ماده ۱۱ قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور و ماده ۴۶ آییننامه اجرایی قانون مذکور، به استناد بند ب ماده ۱۲ قانون برگزاری مناقصات دستگاههای اجرایی ملزم به چاپ آگهی معاملات در روزنامههای کثیرالانتشار سراسری یا استان مربوطه بوده و با توجه به تعریف و مشخصات نشریات در ماده یک آییننامه اجرایی قانون مطبوعات نشر آگهی برای معاملات استانی در روزنامههای محلی فاقد اشکال بوده، لیکن سفارش چاپ این آگهیها در نشریات غیر روزنامه ملی یا استانی اعم از هفتهنامه و … برخلاف نظر قانونگذار است. بنابراین لازم است مورد فوق در نشر آگهی معاملات آتی آن دستگاه قرار گیرد “.
این نامه موجب شد که برخی مدیران دستگاهها دستور دهند از اعطای آگهی معاملات و یا آگهی ثبت شرکتها به هفتهنامهها خودداری شود.
آفتاب جنوب، آوای شرجی، آوای خلیجفارس، ارمغان بندر، بندر، دریای اندیشه، سفیر جنوب، صدف، مرجان، ندای جوان، ندای جزیره، ندای غرب هرمزگان و نگاه روز هفتهنامههایی هستند که از یک تا ۱۴ سال سابقه حضور در عرصه مطبوعات کشور و استان را دارند. که با اجرایی شدن این نامه باید منتظر خاموش شدن چراغ فعالیت آنان بود. این را فعالان رسانه در هفتهنامههای هرمزگان بهروشنی بیان کردند.
غلامحسین عطایی دریایی مدیرمسئول هفتهنامه ندای جوان به خبرنگار مهر گفت: معتقدم همدلی رسانهها موجب پویایی آنها خواهد شد. اگر رسانهها با حفظ خط مشی، در کنار هم باشند میتوان تصمیمات بهتری را گرفت.
مدیرمسئول روزنامه ندای هرمزگان افزود: مقدمه و آغاز همدلی در قالب برگزاری نشستهای هماندیشی خواهد بود. در این نشستها میتوان دغدغهها را مطرح کرد و برای رفع آن چاره اندیشید. اگرچه این نامه اعلامشده، اما راهکارهایی هم وجود دارد تا منافع هفتهنامهها نیز حفظ شود.
مدیرمسئول هفتهنامه ندای جوان یادآور شد: معتقدم هفتهنامهها هم بر اساس وضعیت انتشار از آگهیهای دولتی بهرهمند شوند. مشکل این است که میلیاردها ریال آگهی شرکتها و دستگاههای استان در مطبوعات محلی (روزنامه و..) منتشر نمیشود. یعنی مطبوعات هرمزگان سهمی ندارند. پس باید با حفظ همدلی برای رفع دغدغههای مطبوعات چارهاندیشی کرد.
حسن داوری مدیرمسئول هفتهنامه سفیر جنوب گفت: به اعتقاد من هفتهنامهها کثیرالانتشار هستند. چون اگر مبنا مخاطب باشد، هفتهنامهها هم مخاطبان خود را دارند. امیدوارم بازرسی استان این موضوع را مدنظر قرار دهد که در هرمزگان هم روزنامهها و هم هفتهنامهها و دوهفتهنامهها و ماهنامهها با حمایت دستگاههای دولتی ادامه راه میدهند و اگر این دستورالعمل مبنا قرار گیرد انصافاً هفتهنامهها دیگر توانی برای ادامه کار نخواهند داشت.
راشد شرف مدیرمسئول هفتهنامه ندای جزیره (قشم ) اظهار داشت: ما نشریه شهرستانی هستیم و قاعدتاً با مشکلات مالی بیشتری دستبهگریبان هستیم. امیدوار بودیم که سازمان منطقه آزاد قشم از رسانههای محلی حمایت ویژه داشته باشد . حدود یک سالی از فعالیت ما میگذرد و تاکنون یارانهای هم دریافت نکردهایم. قبلاً منطقه آزاد آگهیهای ثبت شرکتها را به هفتهنامه ندای جزیره جهت انتشار سفارش میداد که همان هم قطعشده و میگویند سازمان بازرسی دادن سفارش آگهی به هفتهنامهها را مغایر قانون دانسته است. مسئولان شهرستان هم حمایت خاصی از مطبوعات محلی نمیکنند. این وضعیت شرایط ما را بغرنج کرده است. باید این موضوع جدا مورد توجه مسئولان بهویژه استاندار محترم و مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد و از حقوق فعالان رسانه در هفتهنامهها دفاع شود.
امیر بردبار سردبیر و مدیر تحریریه هفتهنامه ندای غرب هرمزگان با اظهار تعجب از چنین دستورالعملی گفت: دولت تدبیر و امید نباید فعالان رسانه را ناامید کند. اگر در هر هفتهنامه فقط ۵ نفر مشغول بکار شوند بیش از ۶۰ فعال مطبوعاتی از ادامه کار بازخواهند ماند. با روی کار آمدن دولت یازدهم انتظار حمایت بیشتر از مطبوعات بهعنوان رکن چهارم دموکراسی داریم.
نماینده عالی دولت در هرمزگان هفتهنامهها را موردحمایت قرار دهد. اجرایی شدن این دستور عملاً به نابودی هفتهنامهها منجر میشود.
حسین فریدونی سردبیر هفتهنامه صدف گفت: به عقیده من قانون مناقصات و مزایدهها به شکلی که استناد میشود تا هفتهنامهها از اخذ این آگهیها محروم شوند نیست. قانون صراحتاً انتشار آگهیها در هفتهنامهها را منع نکرده است . از قدیمالایام هم چنین آگهیهایی در هفته نامه ها منتشر میشد. چاپ آگهی در هفته نامه هایی که به شکل روزنامه چاپ می شوند نباید ایرادی داشته باشد و شاید مدنظر قانونگذارممنوعیت چاپ در مجلات هفتگی است. از این گذشته اخیراً حتی انتشار آگهیهای استخدام، فراخوان و اطلاعیهها هم برای هفتهنامهها محدود شده است که ظلم مضاعفی در حق هفتهنامههاست و موجب تعطیلی آنها خواهد شد.
فرزانه مسلم زاده سردبیر هفتهنامه آفتاب جنوب به خبرنگار مهر گفت: اجرایی شدن این دستور موجب مرگ تدریجی هفتهنامهها خواهد شد. این در حالی است که استان یکمیلیون و ۵۰۰ هزار نفری هرمزگان عنوان پایتخت اقتصادی کشور را یدک میکشد و ظرفیتهای اقتصادی و تجاری زیادی دارد که باید سهم نشریات استانی از این ظرفیتها و صنایع عظیم غرب دیده شود. مسئولان و مدیران فرهنگی باید هرمزگان را ویژه ببینند و سهم نشریات (اعم روزنامه و هفتهنامه ) استان از آگهیها در نظر گرفته شود.
سردبیر هفتهنامه آفتاب جنوب اظهار داشت: این عادلانه نیست یک روزنامه با یدک کشیدن نام روزنامه همه آگهیهای دولتی و غیردولتی را درو کند و هفتهنامهها که تعدادشان هم کم نیست از این قاعده مستثنا شوند . حتی اگر قانون هم مصوب کرده باشد باید با الحاق تبصره اجازه نداد هفتهنامهها تعطیل شوند. اگر این روند ادامه یابد اداره کل فرهنگ و ارشاد و مسئولین سیاسی و فرهنگی استان تا پایان سال منتظر تعطیلی هفتهنامهها باشند.
برای روشن شدن موضوع ذکر مواد قانونی که بازرس کل استان در این نامه به آن اشاره داشتهاند ضروری است.
“بند ج ماده ۱۱ قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور با آخرین اصلاحات و الحاقات ۱۵/۷/۹۳ سازمان میتواند در موارد زیر نیز اقدام کند ج- ارائه گزارشهای نظارتی هشداردهنده به هنگام به مقامات مسئول جهت پیشگیری از وقوع جرم، تخلف و سوء جریانات احتمالی”.(به نظر میرسد بازرس کل استان از این بند برای توجه بیشتر و دقت نظر مدیران دستگاهها بهره گرفته است ).
در ماده ۴۶ آییننامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب ۱۳۶۰ و اصلاحیههای بعدی آن (آخرین اصلاحات: ۱۵/۱/۸۸) که استناد بازرس کل استان به آن است، آمده: “مدیران نظارت و بازرسی موظفاند با کسب اطلاعات لازم و بهنگام از دستگاههای مشمول بازرسی، بهمنظور پیشگیری از بحران اجتماعی، سوء جریانات مهم، وقوع جرم و نقض قوانین، با اطلاع سازمان و بدون رعایت تشریفات مربوط به تهیه گزارشهای بازرسی، سریعاً هشدار لازم را جهت اتخاذ تصمیمات مناسب به دستگاههای اداری بدهند. گزارش تکمیلی پس از طی مراحل مربوط، به مبادی ذیربط ارسال خواهد شد.همچنین سازمان میتواند در صورت لزوم علل بروز وقایع مهم مملکتی را به طرق مقتضی بررسی کرده و مراتب را به رئیس قوه قضاییه و مقامات مسئول گزارش کند.”
با این تفاسیر به مدیران گوشزد شده است که موضوع عدم اعطای آگهی معاملات به هفتهنامهها بسیار جدی گرفته شود . یعنی مدیران اگر برخلاف آن عمل کنند مورد سؤال واقع خواهند شد.
نخستین بار که چشم مردم ایران با روزنامهای به نام «کاغذ اخبار» آشنا شد در سال ۱۲۱۶ شمسی برابر با ۱۸۳۷ میلادی روزنامهای با عنوان «کاغذ اخبار» در ایران بود و بهاینترتیب روزنامه و بالطبع مطبوعات در کشورمان تولد یافت.روزنامه در اولین سالهای آغازین خود بهصورت ماهانه، هفتگی و یا چند روز یکبار انتشار مییافت. به عبارت بهتر میتوان گفت ، هفتهنامهها و ماهنامهها پایهگذار روزنامه در کشور بودهاند و نمیتوان آنها را از حمایت دولت محروم کرد . حتی بر اساس آییننامه اجرایی قانون مطبوعات مصوب شهریورماه ۱۳۶۸ که ماده یک آن توسط بازرس محترم کل هرمزگان در این دستور به آن استناد شده : ” (ماده ۱ ) مطبوعات به لحاظ زمان انتشار منظم میتوانند با یکی از فواصل زمانی زیر منتشر شوند: روزی یکبار (روزنامه) – هفتهای یکبار ( هفتهنامه ) – دو هفته یکبار – ماهی یکبار (ماهنامه) – دو ماه یکبار –سه ماه یکبار (فصلنامه) –شش ماه یکبار – سالی یکبار (سالنامه) ” همه اینها در قالب مطبوعات میگنجند. از سوی دیگر قانون مطبوعات برای همه اینها ساری و جاری است و هرگز تفکیکی بین آنها از نظر اعتبار و ارزش قائل نشده است. اگر بحث بر کثیرالانتشار بودن آن باشد.
روزنامه کثیرالانتشار تعریف قانونی و ملاک مشخص قانونی ندارد و برای تشخیص آن از حیث تیراژ نیز مبنایی معین نشده است عرفا روزنامههای پرفروش هر کشور را روزنامهٔ کثیرالانتشار آن کشور مینامند. چهبسا هفتهنامههایی باشند که بیش از روزنامهها مخاطب داشته باشند و دلیلی بر محرومیت آنها از انتشار آگهی معاملات وجود ندارد. این اتفاق همانقدر مورد نقد واقع است که دستور تجمیع آگهیها در روزنامه دولت کاملاً قابلتأمل بود.
هرمزگان به ایران کوچک میماند که به دلیل مهاجرپذیر بودن، اقوام و مذاهب متنوعی را در خود جایداده است، لذا تنوع مطبوعات در این استان کاملاً طبیعی است. چگونه ممکن است بخشی از مطبوعات را به دلیل ترتیب انتشار از حمایت دستگاههای دولتی محروم کرد؟ بر اساس دستور صادره بازرس کل استان هفتهنامه را جدای از روزنامههای ملی و محلی پنداشتهاند . این در حالی است که این نوع مطبوعات هم گستره ملی ، منطقهای و محلی دارند.
بخش عمدهای از بار اطلاعرسانی روی دوش هفتهنامههاست اگر قرار بر تعطیلی هفتهنامهها باشد عملاً فقط ۴ روزنامه محلی باقی خواهد ماند که در برای استان ما زیبنده نخواهد بود. اینکه هفتهنامهها به دلیل ترتیب انتشار به حاشیه رانده شوند پذیرفتنی نیست . در دولتی که به قانون پای بندی عملی داشته و به اهمیت رسانه باور قلبی دارد.
نباید اینگونه رسانهها به جرم هفتهنامه بودن به تعطیلی کشانده شوند. مدیران و سردبیران هفتهنامهها از استاندار محترم و نماینده عالی دولت در هرمزگان و مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان حمایت میخواهند تا کما فی السابق هفتهنامهها نیز به فعالیت خود ادامه دهند.
بازدیدها: ۷
آخرین دیدگاهها