سایت صدف نیوز- شماره مجوز: 83030

شعر خوب از دیدگاه شاعران هرمزگان

شعر خوب از دیدگاه شاعران هرمزگان

شعر خوب از دیدگاه شاعران هرمزگان

صدف نیوز/ انتظارمان از شعر چیست؟ در طول تاریخ تعاریف مختلفی از شعر شده است اما هرگز به تعریف جامع و مانعی نرسیده ایم.

انتظار من از شعر خوب ایجاد لذت و تفکر است لذتی که به ویژه با غافلگیری به وجود می آید، غافلگیری که در پرتو آشنایی زدایی در زبان‌ یا مضمون اتفاق می افتد، البته که این التذاذ بدون اینکه شعر از جان شاعر برآمده باشد به ندرت به دست می آید و چه لذت بخش تر که شعر سبب مکث اندیشمندانه هم در مخاطب بشود. البته که شعر پیش از اینها باید فرم درست خود را یافته باشد… اما حتما دیدگاه های مختلف اهالی ادبیات هرمزگان در پاسخ به سوال” انتظار شما از شعر چیست؟” شنیدنی تر خواهد بود.

با احترام: مسلم محبی (مسول انجمن ادبی “شعر و دریا”ی هرمزگان)

***

شعر خوب از دید من مثل یک بناست که هم بایست استحکام داشته باشه هم زیبایی.

شعر دردمند و برآمده از وجود شاعر را بیشتر می پسندم.

همین طور شعری که جنسیت شاعر و حال و روز این نوع از بشر را در آن بشود دید. از زبان زن شعر زنانه می پسندم و از نهاد مرد شعر مردانه. در میان انواع شعر، عاشقانه ها جایگاه ویژه ای برای من دارند.

معصومه مرشدی ( دبیر انجمن ادبی “شعر و دریا”ی هرمزگان)

***

انتظار ما از یک شعر خوب این است که بال پروازی شود برای ما که بتوانیم مانند پرنده ای سبکبال در آسمان خیال پرواز کنیم و غم ها را به فراموشی بسپاریم.

حسین فریدونی (شاعر و روزنامه نگار)

***

از آنجا که شعر امروز با فقدان اندیشه روبروست حداقل انتظار من از یک شعر وجود کشف شاعرانه و بروز اتفاقی بکر چنان که در پایان هر بیت احساسات مخاطب چنان برانگیخته بشود که ناگزیر لب به تحسین گشوده و در کل انتظار من از شعر خوب یعنی شعری که مخاطب را به بازخوانی چندباره وا دارد…و اگر یک شعر چهار پنج بیت در حد اقناع داشت بایستی حداقل دوبیت هم در حد التذاذ داشته باشد که مو بر تن مخاطب راست کند…

ایرج انصاری فرد (مسول انجمن شعر حوزه هنری هرمزگان)

***

من نظرم این است که شعر خوب باید آدم را به تفکر وا دارد، شعر لایه مند باشه نه سطحی. شعری که من وقتی شنیدم بعد از دو ساعت حداقل اگر نه تمام ابیات، حداقل یک بیت، یک مصراع یا حتی آن مضمون ذهن من را به خودش مشغول کند، به مضمون فکر کنم، بیت را زمزمه کنم.

و حداقل انتظارم از یک شعر این است  که یک لذت آنی و لحظه ای هر چند کوتاه به من بدهد و یک آفرین یک اهوم یک سر تکون دادن  در دل خودم بگویم یا به زبان بیاورم.

اقبال طهماسبی (شاعر و شاهنامه پژوه)

***

و شعر آخرین شفای اندوه آدمیست!

در روزهای سیاه و تاریک سرزمینمان ایران

در روزهایی که ابر نومیدی یکریز و پی در پی بر سر مردمانمان می‌بارید، این شعر و ادبیات بود که ما را زنده نگه می‌داشت.

مگر جز این چیست رسالت شعر و ادبیات و هنر؟

اینکه ساعتی، نیمه شبی، لحظه‌ای از کثافت دنیای امروزی و ماشینی فارغمان کند.

بله شعر آخرین شفای اندوه ماست.

حمید مقدم (شاعر)

***

هر کسی تعریف خودش را دارد…یعنی اگر میخواهد نگاه متفاوتی داشته باشد باید یک تعریف مستقل برای خودش داشته باشد

انتظارات من به شخصه:

۱- شعر عمیق باشه (از سطح شعر ساده و یا حرف زدن عامیانه عبور کرده باشه)

۲-عاطفه در شعر جریان داشته باشه ( حس شاعر باید به مخاطب منتقل بشه )

۳- موضوع و مضمون شعر قابلیت و ارزش ادامه دادن داشته باشه. ( خیلی از موضوعات اونقدر پیش پا افتاده هست که ارزش ادامه نداره. نباید موضوع و مضمون شعر یک مساله کاملا معمولی باشه)

۴- قواعد و اصول شعری رعایت بشه که مخاطب بتونه از شعر لذت ببره. ( مثلا اگر شعری دارای نقص در قافیه یا وزن باشه، مخاطب نمی تونه به خوبی لذت ببره)

۵- نگاه مستقلی داشته باشه. (شاید کلمات، قافیه ها و ردیف هایی که امروز استفاده میشه قبلا هم استفاده شده باشه، اما اگر نگاه و زاویه دید متفاوتی داشته باشیم قطعا تفاوت رو حس می کنیم.)

۶- توی شعر به جزییات خیلی توجه شده باشه. (حتی تغییر یک کلمه می تونه بار معنایی یک بیت رو کم یا زیاد کنه)

۷- ارتباط معنایی تا آخر شعر حفظ شده باشه. ( شعر در میانه راه، دچار انحراف از موضوع نشده باشه)

این نظر شخصی من هست. و البته به کار گرفتنش نیازمند تجربه زیاد هست که کار بسیار زمانبری هست.

ناصر سالاری صدر (شاعر)

***

شعر خوش آن نیست که برداریَش

خوانی و دریابی و بگذاریَش

شعر خوش آن است که راهت زند

پنجه به دامان نگاهت زند

به نظر من شعر منتهای عشق و لطف خالق به مخلوق است و خوشبخت کسی ست که این موهبت را دریابد و لذت ببرد.

شعر خوب انعکاس و نمود زیبایی مطلق است. بیان و تفسیراندوه، شادی، بودن، رفتن، رسیدن، نرسیدن ، انتظار، جنگ و…

هنر شاعر بیان درست وعینی و حسی کردن این حالات و احساسات است. شعر خوبی شعری است که تلنگر باشد، بگریاند، بخنداند، شعری ست که ما را با خود ببرد…

لیلا سالاری (شاعر)

***

به نظرم، شعر فورانی از احساسات، دانش، ذوق، خلاقیت و هوش سراینده مبتنی بر احوالات او در گذر زمان است.

همچنین شعر ترانه ایست از واژگان که بی اختیار و بسان یک چاه آرتزین از اقیانوس معلومات و احساسات شاعر بیرون می جهد و ناخودآگاه پازلی منحصر به فرد را خلق می کند که شنونده نیز متاثر از حال خویش آن را تفسیر می کند و زیباییش به همین برداشت های مختلف است.

ماندگاری اثر، قدرت و مدت این فوران به نسبت عمق و انرژی  معلومات شاعر بستگی دارد.

محمد خوش رفتار (شاعر )

***

به قول شاعری که گفت: نثر کلمات است در بهترین شکل و شعر بهترین کلمات است در بهترین شکل.

آنچه در تعریف شعر آمده با یک مفهوم کلی منظوم و خیال انگیز چیزی است که متقدمین چون ارسطو و قیس گفته اند اما متاخرین تا آنجایی که من خوانده‌ام تعریف جامع و مانعی از شعر نداشته‌اند از غزلیات حافظ شعر خوانده می‌شود تا آواز بلبلی که حداقل یک عنصر شعر یعنی موسیقی را دارد اما یک شعر خوب به عقیده من باید دو سه ویژگی حداقل داشته باشد.

۱.باید یک توصیف جدید از هر چیزی ارائه دهد که تا به حال گفته نشده

۲.آشنا زدایی در شعر بسیار مهم است هم در صورت یعنی واژگان و تعابیر و عناصر شعری هم در معنا سخنی تازه برای گفتن داشته باشند

۳.قاعده کاهی و قاعده افزایی در شعر به غنای شعر کمک شایانی می‌کند آنچه که شاملو و اخوان به کرات انجام داده اند

۴.اما همه اینها نهایتا باید منتج به این بشود که  حس آمیزی و لذت خواندن و شنیدن را در شما ایجاد کند

جلیل کرامتی (شاعر)

***

این که شعر خوب چه شعری ست و این ها مبحث دیگری ست اما انتظارم همین است که یک لحظه احساسی را به من منتقل کند که در نهایت برای یک لحظه به فکر فرو بروم.

شایان محسنی (شاعر)

***

شعر خوب از نظر بنده این است که اول یادآور خاطراتت باشد، همیشه حرفی برای تلنگر زدن داشته باشد و این که باعث احیای فرهنگ یک ملت باشد و تابلو معرفی فرهنگ و ادب یک ملت.

حسن راهپیما (شاعر)

***

شعر، آگاهی‌ است، داناییی که از شعور می‌آید؛ گوینده و شنونده که آگاه باشند گفت و شنودشان شعر است …

بقیه‌ی چیزها بازی با کلمات است و البته در جای خودش محترم.

همین، ها بجان همدیگه!

ناصر قاسمی (شاعر)

***

شعر یعنی خلق زیبایی و آرامش، هر چند این آرامش دروغین یا کوتاه باشد زیرا تنها کسی که دروغش هم زیباست شاعر است.

مرتضی رحیمی نژاد (مسول انجمن شعر نخل و نارنج حاجی آباد)

***

به نظر من وقتی یک شعر را برای اولین بار می خوانیم باید اینقدر احساسات رو قلقلک بدهد و حال خوب کن باشد که اگر بعدا آن حس را تجربه کردیم ناخودآگاه به ذهنمان بیاید آن شعر…

اینجوری شعر در سراسر زندگیمون جریان پیدا می کند

زهرا سلطانیان (مسول روابط عمومی انجمن شعر و دریا)

***

برای من یک شعر خوب مثل یک داستان می ماند یعنی اگر ابتدای شعر چه سپید و چه کلاسیک حس درونیم را بر انگیخت با شوق خاصی به خواندنم ادامه میدهم و بی صبرانه منتظر نتیجه و ضربه پایانی هستم. دوست دارم شعر بیشتر داری مفهوم و روایت کننده یک داستان خاص باشد چه اجتماعی عاشقانه و یا طنز تا اینکه فقط یک نظم.

دوست دارم تصاویر در شعر اینقدر زنده باشد که حین خواندن ببینم و لمسش کنم. و کلا مرا به فکر وا دارد.

معصومه پورثمال (بومی سرا)

***

انتظار از شعر؛

التذاذ و آگاهی ادبی

یعقوب باوقار زعیمی ( شاعر و کنشگر فرهنگی)

***

اگر بخواهم نظر و احساسم را در مورد شعر بگویم باید اجازه بدهم خود شعری که در قلبم زندگی می کند خودش را تعریف کند:

– «من یک اتفاق غیر معمول در زبان و بیان و در عین حال معمولم، غیر معمولم زیرا ساختار ساده و معمولی زبان را به هم ریخته ام و معمول به این دلیل که تا جایی بتوانم از تکلف زبانی و بیانی فاصله می گیرم.

انتظار شاعر من از شعر خوب این است که اول ازهمه صاحب احساس و اندیشه ای متمایز باشد و دوم بتواند هم شاعر و هم مخاطب خودش را سر ذوق بیاورد و در آخر هم، در عین برخوردار بودن از خصیصه های فردی و اجتماعی و تاریخی دوران خودش، بدون تاریخ انقضا بماند.

او فکر می کند که شعر باید حاصل زیست شاعرانه شاعر باشد و مخاطبش بتواند با آن همذات پنداری کند، و با اینکه بهره مند از تاریخ و جغرافیای خودش باشد اما به زمان، مکان و تعلقات فردی خاصی محدود نماند.

با این تفاسیر شعر خوب شعری است که رها باشد مثل یک پرنده، طبیعی باشد مثل احساس های غم، شادی و حسرت، زیبا باشد همچون جلوه های معشوق در نظر عاشق، همگانی باشد مثل آسمان و اختصاصی باشد چنان لبخند یا نوع نوع لباس پوشیدن و حشر و نشر شاعرش در جامعه.

بهترین شعر در نظر شاعر من شعری است که به هر زبانی ترجمه شود جوهره خودش رو حفظ کند، هم حاصل زیست شاعرانه شاعر باشد و هم نشان دهنده زاویه دید ویژه شاعر به جهان، به زبان دیگر نشان دهنده سبک شخصی سراینده اش باشد.»

اکنون که شعر درون من خودش را تعریف کرد، می دانم هنوز خیلی ناگفته ها در موردش وجود دارد که در اینجا مجال بیشتری برای پرداختن به آن ها نیست.

اما باید بگویم شعر برای من تنها شخص زندگیم است که هم با او خندیده و هم گریسته ام، هم فریاد زده و هم سکوت کرده ام، هم آواز خوانده و رقصیده و هم شیون کشیده و سر و روی خودم را خراش داده ام، دوش به دوشش جنگیده و پا پس کشیده ام… و  خلاصه  برای من و تمام پارادوکس های ذهنی و وجودی ام تاکنون شعر بهترین همدم و همراه و همزبان بوده است.

امیدوارم من هم بتوانم همدم خوبی برایش باشم.

نجمه‌محمودی (شاعر)

***

از نظر من شعری که از درون و وصف حال خود شاعر باشد زیبایی دوچندانی پیدا میکند…خواه شعر از انزوا و تنهایی شاعر، خواه به حلقه ای از گیسوی یار و وصال آن باشد.

شعری که قافیه و ردیف ها هماهنگی و ارتباط وزنی، محتوای قوی و جوشش قلبی داشته باشد که در این میان غزل با احتساب این موارد، زیباترین قالب شعری هست و خواهد بود.

فاطمه احمدی (شاعر)

***

تعریف شعر از نظر بنده ی حقیر به غیر از رعایت چهارچوب های خاص و قواعدی که نیاز به مراعات داره و همچنین تلاش برای بروزرسانی و اسیر چهارچوب نماندن، یک جمله ی ساده هست، (لبخند پنهانی روی لب خواننده چه شاد و چه تلخ .)

امین عسکری (منتقد ادبی)

***

به نظر من شعر یک تن تن ت تنتن است یعنی انسان را در ذهنش وادار به موسیقی می کند مانند رقص واژگان است و یک حس زیبا در غم و شادی نهفته است یک نوستالژیک که از لایه های درونی شخص بارور می شود و انسان را تخلیه می کند می توانیم بگوییم ارثی هم هست یک شعر خوب یعنی یک داستان خوب ورمان زیباست که شنونده را وادار می کند به آن توجه کند و با شوق بشنود و روی آن تمرکز کند یعنی جزیی از زندگی افراد است.

خاتون رئیسی (شاعر و روزنامه نگار)

***

به قول حافظ:

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

یک نکته در این معنی گفتیم و همین باشد

کِی: چه وقت، چه زمان

شعرِ تَر: در فن بلاغت، شعر سلیس را گویند که در وی تعقید نباشد. فصیح. شیوا. نغز. لطیف. دلچسب و تازه و آبدار

خاطر که حزین باشد: دل که غمگین و افسرده باشد

نکته: [ ن ُ ت َ / ت ِ ] سخن پاکیزه که پوشیده باشد یعنی هرکس آن را نداند. مسأله ٔ لطیفی که با دقت نظر و امعان فکر کشف و ادراک شود. موضوع دقیق و مهم که دریافتن آن محتاج دقت باشد

معنی: [ م َ نا / م َ نی ی ] مقصود از سخن

معنی بیت: دلی که غمگین و افسرده باشد چطور می تواند شعر لطیف و فصیحی و دلچسبی بگوید؟ در این موضوع آنچه را باید می گفتم گفتم و همین کافی است. مراد آنکه با دقت نظر در همین مصرع می توانید به مقصودم پی ببرید

نرگس نصیری (شاعر و فیلمساز)

***

ماندگاری در تاریخ

ابوحمزه کوشکی (شاعر)

***

شعر خوب؛

۱-  از نظر علم عروض مشکلی نداشته باشد،

۲-  روان و محکم باشد،

۳-  خواننده از خواندنش لذت برده باشد و بخواهد که آن را حفظ کند، زیرا چیز تازه ای را شنیده است.

یونس عاجب (شاعر)

***

انتظار از یک شعر خوب این است که فارغ از جنبه های ادبی و محتوایی ، موضوعی و حسی، بتواند ابتدا یک دگرگونی  در خود شاعر ایجاد کند و نطفه ای را در ذهن مخاطب ببندد که باعث گرایش مخاطب به موضوع یا اهداف شاعر و شعر گردد.

جواد کاشانی (شاعر)

***

یک شاعر قبل از هر چیزی باید به دنبال تفاوت باشد چون شاعری یک حرفه نیست، هنر است.

یک شعر خوب باید با احساس و الهام  شاعر سروده باشد البته از تفکر در معانی و الفاظ  آن هم غافل نشود.

یک شعر خوب  باید رابطه ی خوبی با درون شاعر یعنی از دل برآید که شعر رابطه ی خوبی با مخاطب و اثر نسبی را ایجاد کند.

شاعر از الفاظ  کلمات روان ساده امروزی استفاده کند که  در مخاطب ایجاد هیجان کند.

زینب ارشک (شاعر)

***

در شعر خوب ما به دنبال توصیف آن نیستیم چون خود بخود از جنبه خوب شعری برخورداراست اما به نظر بنده انتظاراتی که از آن باید داشت:

۱_ رساندن پیام به مخاطب بی زحمت و تکلف.

۲_مخاطب بهره های اخلاقی، عرفانی، اعتقادی، عاطفی، سیاسی، عاشقانه،…..از آن ببرد.

۳_منجر به عکس العمل مخاطب، مثبت یا منفی (شوق یا نفرت) باشد.

۴_ براساس  مقتضیات زمان حاضر یا توصیفی از گذشته باشد.

حیدر رضایی (شاعر)

***

شعر بیان احساسات  گوناگون و درک از عالم هستی و رویدادهای پیرامون با زبان و فرمهای خاص که گوینده آن با درک مفاهیم و بر اساس سلیقه در قالبهای مختلف قادر به بیانی متفاوت باشد که شنونده و خواننده را تحت تاثیر حال و هوای ذهنی خود قرار بدهد و آنرا متاثر و متحول کند بتواند با شاعر طعم عشق، قهر، جنگ صلح، کینه را بچشد، دنیا را با تمام زیبایی و زشتی هایش بهتر لمس کند و متعجب بشود

مجتبی فلاحتی (شاعر)

***

شعر یعنی احساسات موزونی که از وجود پر هیجان و از روی اخلاق عالی تری بر خاسته باشد هر کلمه ایی نزد شاعر چهره ای دارد مانند چهره مردمان کلمات سکه بی زبان نیستند جان دارند و برانگیزاننده احساسات درونی مخاطب هستند شعر یعنی کلمات موزون و مقفی که از دل برخیزد و بر دل نشیند.

ابراهیم ذاکری گورزانگی (شاعر)

ساعت: ۰۱:۱۹ بعد از ظهر - ۱۴۰۲/۰۹/۰۳

 

بازدیدها: ۳۸۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *