سایت صدف نیوز- شماره مجوز: 83030

Category: یادداشت ها و مقالات

پایگاه بزرگ مقاومت ایران و اقتصاد مقاومتی

پایگاه بزرگ مقاومت ایران و اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی

به قلم: حسین فریدونی فداغی

از ابتدای سال جاری و پس از بیان آن توسط رهبر معظم انقلاب، بحث اقتصاد مقاومتی که با بحث هدفمند شدن یارانه ها گره خورده، بسیار مطرح شده و علاوه بر محافل اقتصادی، در محافل سیاسی، فرهنگی، ورزشی و … نیز از آن صحبت به میان می آید. البته بحث اقتصاد مقاومتی ما با ریاضت اقتصادی که در برخی کشورهای غربی مطرح شده فرق دارد.

شکی در این نیست که مردم ایران، مردمی مقاوم هستند و مقاومت داشتن خود را در تمامی صحنه ها، به خوبی نشان داده اند که نمونه بارز آن، مقاومت در برابر تجاوز بیگانه به خاک وطن، مقاومت در برابر تحریم های جهانی، مقاومت در برابر تهاجم فرهنگی، مقاومت در برابر فشارهای سیاسی و مقاومت در برابر حوادث طبیعی و غیر طبیعی بوده است. پس بجاست که ایران اسلامی را پایگاه بزرگ مقاومت بنامیم.

معروفترین پایگاه مقاومت مردم ایران “بسیج” است که افتخار آفرین ترین پایگاه بوده و خواهد بود. پایگاههای مقاومت دیگری نیز وجود دارد که مهمترین آن، پایگاه مقاومت اقتصادی است. در این پایگاه، مردم درس خودکفایی، صرفه جویی و مبارزه با اسراف را فرا می گیرند.

مردم ایران در این پایگاه یاد می گیرند که چگونه روی پای خود بایستند تا محتاج بیگانگان نباشند، یاد می گیرند که چگونه تولید کننده باشند نه مصرف کننده، یاد می گیرند که چگونه در مواقع تحریم آستین همت را بالا بزنند و مواد مورد نیاز صنایع کشور را خود تامین کنند، یاد می گیرند که چگونه به دانش صلح آمیز هسته ای دست یابند و جهانیان را به حیرت وادارند.

پس نباید از تحریمها و تهدیدها هراس داشته باشیم. باید همه اینها را به فرصت تبدیل کنیم ، فرصتی برای خودکفایی و پیشرفت.

بد نیست از خود بپرسیم اگر در دوران دفاع مقدس، با تحریم نظامی مواجه نبودیم آیا می توانستیم در صنایع نظامی به این همه پیشرفت دست پیدا کنیم که اکنون ابرقدرتهایی مثل آمریکا و انگلیس نیز جرات روبرو شدن را با ما ندارند؟

تحریم ها ممکن است در ابتدا سختی هایی را برای ما داشته باشد ولی در دراز مدت به نفع ماست. ما مسلمانیم و باید به این تحریم ها مثل روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان نگاه کنیم که روزهای اول مقداری سخت است اما به مرور عادت می کنیم و در می یابیم که اتفاقا روزه برای سلامتی ما بسیار هم مفید است.

بازدیدها: ۳

آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره)

این مقاله به بررسی رویکرد اندیشه ای امام خمینی (ره) به مقوله آزادی اختصاص دارد. جهت انجام این مهم به توضیح سخنان بنیان گذار انقلاب اسلامی پرداخته شده است. علاوه بر این مباحثی نیز در توضیح تفاوت های رویکرد ایشان به آزادی با آنچه غربیان می گویند ارایه گردیده است.
واژگان کلیدی: امام خمینی (ره)، آزادی، انسان شناسی دینی و…
مقوله آزادی در فرهنگ سیاسی اسلام مبتنی بر بحث انسان شناسی دینی است. انسان در اندیشه دینی دارای کرامت، فضیلت و خلق احسن تلقی می گردد.
امام خمینی(ره)، در مقام فیلسوفی اسلامی، انسان را با تأکید بر بعد اجتماعی در گفتمان فلسفه اسلامی و متألهین مورد مطالعه قرار می دهد؛ بنابراین، انسان را مخلوق خالق هستی بخش می شمارد و آن را عصاره خلقت می داند و می فرماید: «انسان این موجود که عصاره همه خلقت است.» بر مبنای قرائت امام (ره) از انسان، انسان مختار است و در انتخاب راه کمال یا شقاوت، اجباری بر او حاکم نیست. ایشان معقتد است: «انسان محدود است… در طرف کمال به آنجا می رسد که یدالله می شود. عین الله می شود… غیر محدود است و در طرف نقص هم در طرف شقاوت هم غیرمحدود است.»
بنابراین، مسلمان در حکومت اسلامی دارای آزادی رفتار-مگر در جایی که سبب اضرار به غیر و یا دیگر ابعاد محرّم شود- می باشد.
بر همین اساس است که امام (ره) می فرماید: «حالا من آزادم که هر کاری می خواهم بکنم؟ آزادم که به هر که می خواهم اذیت بکنم؟ آزادم که هرچه می خواهم بنویسم؟ ولو به ضد اسلام باش؛ ولو به ضد منافع مملکت باشد. این آزادی است؟ این را ما می خواستیم؟ ما اسلام می خواستیم. اسلام هم آزادی دارد، ‌اما آزادی بی بندو باری نه. آزادی غربی ما نمی خواهیم. بی بندوباری است آن… آزادی که ما می خواهیم، آزادی در پناه قرآن ما می خواهیم.»‌
آزادی فرد در فرهنگ دینی ناشی از اراده فردی است که به عنوان مبنای رفتار و عمل در آموزه های دینی شناخته می شود. امام (ره) می فرماید: «حق اولیه بشر است که من می خواهم آزاد باشم، من می خواهم حرفم آزاد باشد… این حرفی است که در هر جا شما بگویید، همه از شما می پذیرند.»
مبنای آزادی فرد در اندیشه دینی بنا بر برخی تفاسیر همانا تأکید شریعت بر اراده فردی است؛ شاهد چنین تفسیری خطابات مباشر و بلاواسطه تعالیم دینی می باشد که به صورت مستقیم فرد را مورد خطاب قرار می دهد.
از طرف دیگر اصل آزادی فرد در اسلام با مسئولیت پذیری و تکلیف محوری او همراه است. چنانکه امام (ره) می فرماید: «از خدا بخواهید که از لغزش دور باشیم. خودتان بخواهید برای خودتان، و برای همه ملت. ملت بخواهد برای خودش، و برای علما دعا کنند که این طبقه لغزش پیدا نکنند که به لغزش آن ها اسلام در خطر است. همه ما مکلفیم. همه مسئولیم و کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئول این برای همه است.»
در رویکرد امام خمینی (ره)، که بیانگر اندیشه صحیح دینی است، مسئولیت حالتی دو جانبه دارد و هر یک از فرد و دولت در قبال رفتار، کردار و افکار هم دیگر مسئولیت دارند.
در این راستا است که زمامداران جامعه اسلامی نه به عنوان حاکمان فارغ از مسئولیت، بلکه به عنوان وکلای امت اسلامی به شمار می آیند.
امام خمینی(ره) مناصب حکومتی و زمامداری را در اسلام یک تکلیف و وظیفه
الهی می داند که نباید موجب فخر و بزرگی شود، و هیچ گاه رباطه زمامدار و مردم رابطه سلطه و زیرسلطه نیست. امام (ره) در بیاناتی ابراز می دارد:
«اسلام در رابطه بین دولت و زمامدار و ملت ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوق تعیین نموده است که در صورت رعایت آن، هرگز چنین رابطه ای یعنی رابطه مسلط و زیر سلطه به وجود نمی آید. اساساً حکومت کردن و زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفه الهی است که یک فرد در مقام حکومت و زمامداری، گذشته از وظایفی که بر همه مسلمین واجب است. یک سلسله تکالیف سنگین دیگری نیز بر عهده اوست که باید انجام دهد. حکومت و زمامداری در دست فرد یا افراد وسیله فخر و بزرگی بر دیگران نیست که از این مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتی را پایمال کند.»

 ریشه های رویکرد به مبحث آزادی در دنیای قدیم
مبحث آزادی و اختیار در مقابل جبر و استبداد یکی از مباحث جدی، ریشه دار و پرمناظره در اندیشه سیاسی- کلامی اسلام محسوب می شود. هرچند مفاهیم آزادی و استبداد به صورت مستقل به همین عنوان امروزی آن به صورت مبسوط و جدی مورد توجه قرار نگرفته است، اما این بحث در گذشته عمدتاً در قالب مفاهیم جبر و اختیار سبب شکل گیری مکاتب فکری-کلامی گردیده است. بروز و ظهور فرق کلامی اشعریه و معتزله صرف نظر از دیگر مناظرات علمی، بر محوریت جبر و اختیار نمود بیش تری داشته است. هر یک از این فرقه ها خود به زیر مجموعه های متعددی منشعب گردیدند؛ اما مقوله جبر و اختیار، هم چنان به عنوان جوهره اصلی اشاعره و معتزله ادامه یافت.

 حدود و ثغور آزادی
در تبیین موضوع آزادی، حدود و ثغور آن و توضیح ادله عقلی و نقلی که برای آن ارائه شده است، میان متفکران مسلمان اجماع نظری وجود ندارد؛ اما وجود اصل آزادی در میان بیشتر مسلمانان به عنوان یک اصل ضروری و انکارناپذیر شناخه شده است. بنابراین، از نظر فقهای اسلام، برای بنی آدم با آن طور که گاه گفته می شود دست کم برای مسلمانان، اصل اولیه بر آزادی استوار می باشد.
برخی از متفکران مسلمان آزادی را از ارکان مقوم حیات شمرده اند و با خلاقیت ذاتی انسان پیوند می زنند. در این تلقی، ‌آزادی فی نفسه مطلوب و هدف نیست؛ بلکه برخورداری از آن به معنای برخورداری از نیروی خلاقه حیات است تا آدمی بتواند به وسیله آن به حیات معقول نایل شود. بر این اساس بیان می گردد که آزادی بهترین وسیله حیات انسانی برای زندگی با خلاقیت ذاتی است.
رقابت سیاسی با آزادی ارتباط جدی غیرقابل انفکاک دارد، به گونه ای که وجود رقابت سیاسی بدون آزادی سیاسی غیرممکن خواهد بود. در نظام سیاسی توتالیتر و استبدادی به دلیل اینکه آزادی سیاسی در حوزه های یاد شده وجود ندارد بحث از رقابت سیاسی موضوعیت نخواهد داشت. اصولاً رقابت مفهومی است که با تنوع آرا، تکثر رفتار و معیارهای متفاوت انتخاب در حوزه سیاسی معنا می یابد. آزادی اندیشه و بیان، نقطه عزیمت شکل گیری رقابت سیاسی در جامعه است، زیرا این آزادی به ظهور اندیشه های متفاوت اجازه داده، سبب روند مشارکت سازی در جامعه می شود. در عین حال باید دقت نمود که این رقابت نباید به نفی مباحث ارزشی و دینی منجر شود.
در این جا به جهت تمرکز بر اندیشه دینی به طور اختصار به طرح برخی از آزادی مهم اندیشمندان اسلامی خصوصاً امام خمینی(ره) در زمینه آزادی در دو محور اساسی آزادی بیان و اندیشه که ارتباط وثیق با رقابت سیاسی دارد، اشاره می شود. پیش تر یادآور می شویم که عمدتاً آزادی بیان و اندیشه و آزادی سیاسی در تلقی ایشان با عنوان آزادی های معقول مورد توجه قرار گرفته است.
می گویند اگر کسی ادعا کند که آزادی اندیشه از مختصات دین اسلام است مبالغه نخواهد بود و دلیل این مدعا، صدها آیات قرآن مجید است که با بیانات گوناگون دستور به تفکر و تعقل و به جریان انداختن شعور و فهم می دهد. بر اساس این استدلال اگر اندیشه در واقعیات عالم هستی آزاد نبود خداوند متعال آن همه تاکید به اندیشه محور بودن نمی فرمود. نهایت اینکه آزادی اندیشه نباید به حدی رسد که منجر به سقوط یا بی اعتباری اندیشه گردد.
در مورد آزادی سیاسی می گویند: در دین اسلام دو اصل اولی داریم که عبارت است از: ۱- اصل سلطه و اختیار افراد بر خویشتن ۲- اصل عدم سلطه و اختیار دیگری بر انسان.
با توجه به دو اصل مذکور اسلام آزادی سیاسی را در سطح عالی آن پذیرفته و برای او، در چارچوب قوانین، هر نوع رفتار و عملی را تجویز کرده است.
شهید محمد باقر صدر از اندیشمندان مسلمانی است که به طرح مبحث آزادی از زوایه جدید آن، مبادرت کرده اند. وی ضمن تعریف آزادی به «امکان و توانایی به کارگیری و تعبیر عینی و علمی اراده برای تحقق اهداف متعالی خود» آزادی را به دو نوع طبیعی و اجتماعی تقسیم می کند و زندگی انسان را بدون آزادی به لفظ فاقد معنا همانند می سازد.
وی در ادامه آزادی اجتماعی را به قدرت انسان برای اقدام به عمل معین تعریف می کند و آن را در دو بعد مثبت و منفی مورد بحث قرار می دهد. اسلام به بعد منفی آزادی، ‌که عبارت از آزادی از سلطه دیگران است، توجه جدی داشته است؛ زیرا «این آزادی در اسلام گویای جنبش همه جانبه ای برای آزادی انسان از تسلط دیگران و رهایی از بند زنجیرهای اسارت است که در طول تاریخ گرفتار آن بود».
استاد مطهری نیز بحث آزادی را از منظر دینی مورد توجه قرار داده است و برای تبیین نظرگاه اسلام در زمینه ابعاد مختلف آزادی تلاش کرده است. ایشان ضمن تقسیم آزادی به انواع متفاوت، در قسمتی از مباحث خود، به طرح آزادی اندیشه پرداخته اند و آن را به عنوان یک ضرورت ناشی از اعتقاد دینی شمرده اند:
هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد و اعتماد داشته باشد، ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و آزادی تفکر باشد و به عکس، هر مکتبی که ایمان و اعتقاد به خود ندارد، جلو آزادی اندیشه و تفکر را می گیرد.
اما در این میان، اسلام آزادی را در چارچوب قوانین به عنوان یکی از مبانی حقوق مورد تأکید قرار داده است و بسیاری از قوانین اجتماعی خود را بر این بنا نهاده است: از دیدگاه اسلامی، اصل بر این است که آدمیان در زندگی خود آزاد باشند و هر چه می کنند بر پایه گزینش های آزادانه خودشان باشد؛ حتی تحصیل و استیفای مصالح عمومی نیز ابتدا باید به شکل آزادانه و داوطلبانه صورت پذیرد… استکمال انسانی هم جز با افعال اختیاری و خود خواسته صورت پذیر نیست. بنابراین، اصل در حرکت انسان این است که اختیاری و آزادانه باشد…. اگر تضییقات قانونی چنان باشد که عملاً جز یک راه در پیش پای انسان نماند و شخص جز گام زدن در مسیر واحد – ولو مسیر کاملاً صحیح- چاره ای نداشته باشد، حرکت تحمیلی و جبری و بنابراین غیراستکمالی خواهد بود.
در این میان امام خمینی(ره) به عنوان پیشتاز آزادی و آزادی طلبی نیز بحث آزادی را از منظر دینی مؤکداً مورد توجه قرار داده و برای تبیین دیدگاه اسلام در زمینه ابعاد مختلف آزادی تلاش کرده است، که در ذیل نظرات و اندیشه ایشان در باب آزادی اندیشه و آزادی بیان و آزادی سیاسی که در خطابات و بیانات ایشان متجلی است تبیین می گردد.

 آزادی اندیشه
رمز پایداری جوامع در گرو حیات فکری آنان است و با فقدان حیات فکری، رسیدن به زندگی راستین بیش از خیالی خام نیست. آزادی تفکر برای جوامعی که حرفی برای گفتن دارند و به کلام خویش اعتماد و به صحت و منطقی بودن آن عقیده مندند شعار همیشگی است. از این روی قرآن کتاب آسمانی ما بارها مردم را به اندیشیدن تحریص کرده است و بارها نیز کسانی را که قدرت عقلانی و اندیشه خویش را به کار نمی گیرند نکوهش نموده است. قرآن کریم تا آنجا پیش رفته است که افرادی را که از نیروی عقلانی خویش بهره نمی جویند به انعم (چهارپایان) ‌تشبیه کره است و حتی انسان هایی از این دست را از آن ها نیز گمراه تر می داند.
بدین جهت در اندیشه اسلامی هرگز اندیشیدن و فراهم آوردن زمینه های تفکر برای مردم و دعوت آنان به انتخاب پس از اندیشه کردن مطرود نیست و از کمال مطلوبیت نیز برخوردار است. در عین حال این آزادی باید به کمال انسان مدد رساند نه آن که به گسترش ضلالت منجر شود. بر این اساس امام خمینی(ره) درباره آزادی چنین می فرمایند: «در اسلام آزادی به طور مطلق است، مگر آنچه به حال ملت ضرر داشته باشد و موجب مفسده ای باشد».
البته به نظر می رسد بحث از آزادی اندیشیدن چندان ضروری نباشد، چرا که اصولاً الزام اجتماعی و قانونی در منع اندیشیدن – با توجه به آنکه امری باطنی است- مفهومی ندارد؛ حداکثر چیزی که قانوناً امکان دارد منع از حضور در مجامع یا خواندن کتب و… است که در آزادی عملی و اجتماعات و… قابل طرح است.

 آزادی بیان
آزادی بیان از اهمیت بالایی برخوردار است. جامعه ای که در آن آزادی بیان نباشد راهی جز به سوی جزمیت گرایی و تقلید و ایستایی ندارد. در تضارب اندیشه ها که در پرتو آزادی بیان حاصل می شود حق ناب ظاهر می گردد و پیشرفت علمی به دست می آید. در اسلام نه تنها آزادی بیان حائز است (با حدودی که مراعات آن بسیار مهم و حیاتی است که در ادامه به آن می پردازیم) بلکه بعضاً بر فرد “عالم” و دانند “داننده” بیان کردن آنچه می داند واجب شمرده شده است. در آنچه به طور خاص آزادی بیان مردم را در قبال حاکم و در برابر اعمال و نظرهای وی مورد تصریح قرار می دهد یکی از وظیفه هایی است که مردم در قبال حکومت دارند. این وظیفه در روایات با تعبیر” النصیحه لأئمه المسلمین” آمده است.
امام خمینی(ره) آزادی بیان را به طور وسیع مطرح کرده اند ایشان در این باره چنین فرموده اند: «اگر چنانچه مضر به حال ملت نباشد همه چیز آزاد است. چیزهایی آزاد نیست که مضر به حال ملت ما باشد»
اصولاً عمده دلیل کسانی که در مقابل بیان خویش نمی توانند بیان دیگری را پذیرا باشند و اجازه نشر و پخش افکار و نظرهای دیگر را به طور مطلق یا نسبی نمی دهند، ضعف در استدلال و عدم اعتماد به نفس نسبت به نظریات خودشان است. در دیدگاه اسلامی که در حقانیت و قوت استدلال آن هرگز تردیدی راه نداشته است، فریاد محاجه و مناظره و شنیدن حرف های مخالفان و رد آنان، مطلب کراهت آمیزی نیست. احتجاج های فراوان که ائمه (علیهم السلام) در مقابل دیگران داشته اند، شاهد خوبی بر این مدعا است. حضرت امام (ره) نیز به این نکته در بیان خویش اشاره می کنند:
«اما در جامعه ای که ما به فکر استقرار آن هستیم مارکسیست ها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود؛ زیرا ما اطمینان داریم که اسلام در بردارنده پاسخ به نیازهای مردم است.» (۱)
به نظر می آید در اصل ضرورت آزادی بیان و ثمراتی که بر آن مترتب می گردد و ضررهای منع از این آزادی، چندان تردیدی وجود ندارد و بین اندیشمندان علم سیاست این نکته از امور ضروری است. اما سؤال اساسی آن است که این آزادی را حد و مرزی است یا نه؟ آیا هر کس هر چه بخواهد می تواند بگوید؟ و هر نظر و اندیشه یا هنر و رمان و… را می تواند آزادانه پخش کند یا نه؟
در میان صاحب نظران در این زمینه اختلاف زیادی وجود دارد. بعضی آزادی بیان را مطلق می دانند و هیچ قید و قانونی را بر آن نمی پسندند و آنان که قید و مرزی را برای آزادی بیان پذیرفته اند در مفهوم آن قید و مصادیق آن اختلاف کرده اند. جان استوارت میل از طرفداران آزادی مطلق بیان است. وی می نویسد:
آزادی بیان و نشر عقاید ممکن است در وهله اول مشمول اصل دیگری به نظر برسد چون گفتن و پخش کردن عقیده متعلق به آن قسمت از رفتار فرد است که به دیگران مربوط می شود، اما از آنجا که بیان و نشر اندیشه تقریباً به همان اندازه مهم است که خوداندیشه و تا حدزیادی روی همان دلایلی استوار است که آزادی اندیشه، در عمل نمی شود آن را از بحث اندیشه جدا کرد.
در دیدگاه دینی گرچه آزادی بیان جایگاه خاص دارد، اما این آزادی بیان مسلماً مقید است. اگر به احکامی چون حرمت غیبت و تهمت و دروغ نظر کنیم، وجود این احکام نشانگر آن است که آزادی مطلق در گفتن و بیان وجود ندارد؛ بلکه گفتار باید صادقانه باشد و موجبات اذیت و آزار دیگران را فراهم نیاورد. مطلق هتاکی و توهین و دشنام حرام است. حتی در مورد هتک حرمت مقدسات دیگر ادیان و مذاهب نیز نهی وارد شده است. قرآن می فرماید: «لاتسبوا الذین یدعون من دون الله»؛ آنان که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید.
حضرت امام (ره)‌ نیز هرگز آزادی مطلق را مورد تأیید قرار ندادند و آن را به نحوی مقید می کردند حدود آزادی در بیان امام (ره) به طور متعدد بیان شده است که به مواردی از آن ها توجه می کنیم تا جمع بندی مناسبی صورت گیرد.

 ۱٫ آزادی تا مرز فساد.
امام(ره) در این زمینه می فرماید: «آزادی در حدود قانون است. اسلام از فسادها جلو گرفته و همه ی آزادی ها را که مادون فساد باشد داده، آنی که جلو گرفته فسادها است که جلویش را گرفته است و ما تا زنده هستیم نمی گذاریم این آزادی هایی که آن ها می خواهند تا آن اندازه ای که ما می توانیم آن آزادی ها تحقق پیدا کند.»

 ۲٫ آزادی در چارچوب اسلام و قوانین کشوری
حضرت امام(ره) در این باره فرموده اند: «البته متوجه هستید که مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم کشور باشند و آزادی ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود.»
در بیان دیگری حضرت امام(ره) می فرماید: «این ها آزادی منهای اسلام را می خواهند. این غیر از طریقه شماست. شما اسلام را می خواهید»

 ۳٫ آزادی تا مرز اضرار مردم
حضرت امام(ره) در پاسخ به خبرنگاری که می پرسد: اگر فرض شود دولت شما یا هر دولتی برخوردار از حمایت شما بر سر کار آید آیا هیچ اختناق سیاسی وجود نخواهد داشت؟ می فرمایند: «هرگز. آزادی به همه کس تا آنجا که به ضرر ملت ایران نباشد داده خواهد شد.»
لذا، اصل آزادی همان گونه که اغلب اندیشمندان مسلمان گفته اند، و در اندیشه های امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری مشاهده می شود، از ضروریات دین اسلام است؛ زیرا اصل مسئولیت و تکلیف به عنوان اجزای ضروری تعالیم دینی مبتنی بر قدرت، آزادی و اختیار انسان می باشد.
کوتاه سخن آن که در نگاهی به بحث آزادی سیاسی در اسلام و اندیشه های امام خمینی(ره) می توان به این جمع بندی دست یافت که اگر وجود آزادی های سیاسی، اندیشه و بیان بستری باشد که در درون آن رقابت سیاسی صحیح جریان یابد، این مسئله قابل پذیرش است.
همان گونه که بیان شد امام خمینی(ره) نه تنها محذوری بر سر راه آزادی های سیاسی و اجتماعی شهروندان نمی بینند، بلکه تعالیم اسلامی را بنیان گذار واقعی این مفاهیم عنوان می کنند. چنانکه امام(ره) می فرماید: به حسب شرع انسان آزاد است. ایشان به این ترتیب به تبیین فقهی رقابت سیاسی در پرتو نظرگاه دین در زمینه آزادی اندیشه و رفتار سیاسی پرداخته اند. با این حال نباید از نظر دور داشت که این آزادی هنگامی پذیرفتنی است که جامعه را در مسیر کمال قرار دهد و ضررهای مورد اشاره در متن این مقاله را در پی نیاورد.

 پی‌نوشت‌ها:

 ۱- مصاحبه با لوسین ژرژ، خبرنگار روزنامه لوموند ۶/مه/۱۹۷۸ (۱۶ /۲ /۵۷

بازدیدها: ۳

امید تازه برای به سرانجام رسیدن پروژه تعاونی مسکن مطبوعات هرمزگان

امید تازه برای به سرانجام رسیدن

پروژه تعاونی مسکن مطبوعات هرمزگان

تعاونی مسکن خبرنگاران

تعاونی مسکن خبرنگاران

هفته گذشته به منظور بررسی روند کار و یافتن راهکارهای سرعت بخشیدن به پیشرفت فیزیکی پروژه تعاونی مسکن خبرنگاران هرمزگان جلسه ای سرپایی با حضور مهندس حریرنیا مدیریت مسکن و ساختمان اداره کل راه و شهرسازی هرمزگان در محل احداث پروژه برگزار شد.

در این جلسه که به دعوت هیئت مدیره تعاونی مسکن ترتیب یافته بود عده ای از اعضای تعاونی حضور داشتند و گلایه ها و نکته نظرات خود را پیرامون تعاونی مسکن بیان کردند. مدیر عامل تعاونی مسکن نیز به تشریح اقدامات انجام گرفته و مشکلات پیش رو پرداخت. حاجی زاده گفت: در حال حاضر ایرادات و گره های اداری این تعاونی برطرف شده و با توجه به اینکه اداره کل راه و شهرسازی ساخت آنرا تقبل کرده اگر اعضای تعاونی همت کنند و سهم آورده خود را سریع تکمیل نمایند به امید خدا شاهد به سرانجام رسیدن پروژه خواهیم بود.

مدیر عامل تعاونی مسکن به اعضای تعاونی اطمینان داد که ظرف یکسال آینده این پروژه تکمیل شود به شرط آن که اعضا نسبت به سرنوشت تعاونی بی تفاوت نباشند. زیرا بدون پول کاری از پیش نمی رود. وی از اعضا تقاضا کرد در جلسات تعاونی با جدیت شرکت کنند تا برای آینده تعاونی مسکن تصمیم بهتری گرفته شود.

حاجی زاده خاطر نشان کرد: در حال حاضر برآورد تقریبی این است که هر یک از اعضا بایستی حدود ۲۰ میلیون تومان سهم آورده داشته باشند و اگر دست روی دست بگذاریم سال بعد بیش از این مبلغ مورد نیاز است. وی گفت: برای اعضای خوش حساب امتیازات ویژه ای از جمله پارکینگ، انباری و … در نظر گرفته خواهد شد لذا اعضا سعی کنند هر طور شده در مهلت تعیین شده سهم آورده خود را تکمیل کنند تا مجبور به حذف یا جایگزینی کسی نباشیم.

مهندس حریرنیا نیز به سئوالات اعضا پاسخ داد و این پروژه را یکی از پروژه های ویژه و ارزشمند مسکن مهر استان برشمرد.  وی گفت: هر چند روند ساخت این پروژه به طول انجامیده و بسیاری از اعضای تعاونی دلسرد شده اند اما من به همه اعضا این اطمینان را می دهم که هیچیک از آنها تاکنون ضرر نکرده اند و با توجه به ارزش افزوده موقعیت این پروژه، سود زیادی نیز نصیب اعضا شده است. لذا با دلگرمی  سهم آورده خود را واریز کنند تا روند ساخت آن سرعت پیدا کند.

مدیریت مسکن و ساختمان اداره کل راه و شهرسازی هرمزگان به آن دسته از اعضایی که شک دارند این پروژه به نتیجه برسد پیشنهاد داد که می توانند از این پروژه انصراف داده و عضو تعاونی های مسکن مهر در شهرک پیامبر اعظم (ص) شوند.

به قلم: حسین فریدونی

بازدیدها: ۵۲

با وحدت خود، دشمنان را ناامیدتر کنیم

با وحدت خود، دشمنان را ناامیدتر کنیم

هفته وحدت

هفته وحدت

نوشته: حسین فریدونی

قرن ها جهان به انتظار نشسته بود و انبیاء از آدم (ع) تا عیسی (ع) مژده آمدنش را به مردم دادند که:” ای مردم! منجی بشریت، کامل کننده دین الهی، خاتم الانبیاء (ص) خواهد آمد. با تولد حضرت محمد (ص) جهان پر از نور و شادی شد. عده ای که به امید آمدنش منتظر مانده بودند خوشحال شدند و پس از بعثت پیامبر (ص) مسلمان شدند اما برخی از یهودیان و مسیحیان نیز باور نکردند و یا نخواستند باور کنند که پیامبر اسلام (ص) آمده و حتی به حرف پیامبران خود نیز گوش نکردند و بر ادیان خود باقی ماندند و فرزندان آنها نیز همچنان در گمراهی به سر می برند و به دین نجات بخش اسلام نگرویدند.

ما مسلمانان افتخار می کنیم پیرو دینی هستیم که کامل ترین و جامع ترین دین آسمانی است. چرا که این دین برای تمام زوایای زندگی بشر برنامه دارد و اگر به طور کامل به دستورات آن توجه کنیم راه و روش خوب زندگی کردن را به ما می آموزد.

و اما سالروز میلاد پیامبر بزرگ اسلام (ص) از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) به عنوان هفته وحدت نامگذاری شد و این تیری بر قلب دشمنان اسلام بود که همواره به دنبال ایجاد تفرقه در بین مسلمانان بوده و هستند تا به اهداف شوم خود برسند. تنها چیزی که دشمنان اسلام از آن می ترسند و تلاش می کنند که مانع آن شوند، اتحاد و همبستگی میان ملتهای مسلمان است. زیرا آنان اسلام را خطر بزرگی برای خود و منافع استکباری خود می دانند. چرا که اسلام با ناعدالتی، سلطه جویی، زورگویی، تجاوز و ظلم به دیگران مخالف است. اسلام، دین برادری، برابری، یکرنگی و عدالت خواهی است. اما دشمنانی که این چیزها را نمی پسندند سعی می کنند که از اسلام چهره ای خشن در نظر ملتها ترسیم کنند تا کسی به سمت دین اسلام نرود. اما به حمدا… بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موج اسلام خواهی در بین ملتهای ستمدیده جهان ایجاد شد و روزبروز بر شدت آن افزوده می شود و دشمنان اسلام راه به جایی نخواهند برد. چند سالی است که ملتهای مسلمان در کشورهای عربی خاورمیانه و آفریقا بیدار شده اند و بر علیه حاکمان ظالم و ستمگر خود بپا خواسته اند و شاهد سرنگونی یکی پس از دیگری رژیم های دیکتاتوری و دست نشانده غرب هستیم و این نوید بخش پیروزی نهایی اسلام و مسلمین است.

در دستورات مقدس اسلام بر ضرورت حفظ وحدت تاکید فراوان شده و بزرگان دینی  ما همواره از وحدت و اتحاد بین مسلمانان به عنوان رمز پیروزی بر دشمنان یاد کرده اند. پس چه خوب است ما مسلمین در هفته وحدت، چه شیعه و چه سنی، اتحاد و وحدت خود را به نمایش بگذاریم و دشمنان را ناامیدتر از همیشه ببینیم.

بازدیدها: ۲

دریا خواهر است، خاور است یا خاهر؟

دریا خاور است یا خواهر؟

به قلم: ایرج اعتمادی، خبرنگار صدف در قشم

آرامش دریا

آرامش دریا

اگرچه امروز دیگر دریا نه خاور است و نه خاهر و بلکه دریا دیگر خواهر شده است و لاجرم برادر می طلبد.  شاید بتوان گفت شکل صحیح هر واژه  یا اصطلاح همان است که امروز رایج شده و مردم بکار می برند ولی ریشه یابی واژه ها و اصطلاحات در گویش های محلی و زبان های در معرض خطر کاری است که زبان شناسان و پژوهشگران فرهنگ مردم به جدّ دنبال می کنند. و بر این باورند که زنده کردن یک واژه یا اصطلاح به مثابه ی زنده کردن بخشی از فرهنگ آن جامعه است.

آنچه نخست از خواهر بودن دریا به ذهن متبادر می شود خواهری و مهربانی دریاست؛ و مراد از خاهریا خاور همچنین اشاره به همان بستر مناسب دریا برای بهره برداری دریانوردان دارد با این تفاوت که کسانی که بر این باور هستند کلمه ی خاهر را شکل تحریف شده ای از خاور در گویش مردم هرمزگان می دانند که به معنای وزیدن باد آرامی که مساعد دریانوردی است و از جهت خاور می وزد، تعبیر شده است.

تغییر شکل واژه ها و اصطلاحات از فرهنگ شفاهی مردم به فرهنگ مکتوب امری دور از ذهن نبوده، اما زبان شناسان و پژوهشگران فرهنگ مردم همواره به این مهم توجه داشته اند و با تحقیق و تفحص شکل اصلی واژه ها یا اصطلاحات را ریشه یابی کرده اند.

با این اوصاف آنچه امروز متداول شده مفهوم خواهری دریاست که در بینش اسطوره ای ایرانیان باستان نیز جایگاه ویژه ای دارد ولی آیا این بینش اسطوره ای تا چه حد می تواند مرتبط  با این اصطلاح رایج در هرمزگان باشد، جای بحث دارد که در بضاعت اندک علمی حقیر نمی گنجد.

در بینش اسطوره ای ایرانیان باستان آناهیتا مادر «مهر» یا همان «خدا» در آیین مهرپرستی است و از سویی دیگر این مادر فرشته ی آب و دهش و باران است.

شاید این باور مردم هرمزگان پیوند نزدیکی با آناهیتا داشته باشد؛ زن مهربانی که صاحب دریا و آب روی زمین و آسمان هاست؛ اما مسئله ای که پیش می آید این است که در این صورت دریا را باید مادر می نامیدند. و اگر بر این اساس است آیا چگونه مردم اصطلاح خواهر را به جای «مادر آناهیتا» برای دریا برگزیده اند.

 از سویی دیگر شاید خواهری دریا ریشه در سنت های مردسالاری جامعه ایرانی ما داشته است که زن همواره در مقابل مرد مطیع و فرمانبردار بوده همچون دریا به وقت هایی که خواهر تعبیر می شود، باید مهربانی پیشه کند و آرام باشد.

در این صورت در مقابل وضعیت هوای خواهر بودن دریا، آیا می توان برادری دریا را به معنای طغیان و تلاطم تعبیر کرد؟ پس در واقع خواهری دریا ریشه در کدام باور و فرهنگ مردم دارد؟

از طرف دیگر اصطلاح خاهر بودن دریا به معنای بادی که از جهت خاور می وزد و خاهر شکل تحریف شده ی همان خاور بوده است نیز دارای مستنداتی است.

از جمله کسانی که این مفهوم را بکار برده اند احمد محمود نویسنده ی معاصر است که «خاهر» را شکل تحریف شده ی «خاور» در فرهنگ شفاهی مردم این خطه دانسته است.

و چنین می توان استدلال کرد که این مفهوم می تواند قریب به یقین باشد چرا که آنچه دریانوردان از قدیم الایام با آن سروکار داشته اند باد و توجه به جهات مختلف وزیدن بادها بوده است.

از طرف دیگر می توان گفت واژه ی خواهر که فارسی معیار است در گویش مردم هرمزگان کاربردی ندارد و غالباً کلماتی مثل دادا یا خه و شکل های دیگری از این کلمه معمول است و خواهر نمی توانسته یک کلمه ی بومی متعلق به صفحه ی زندگی این مردم باشد؛ در صورت تایید، اینکه چگونه این کلمه فارسی معیار به زندگی مردم راه یافته معلوم نیست.

در مقابل آنچه انگاره ی خاهری یا همان خاوری دریا را محکم تر می کند  جهت وزیدن باد از خاهر یا همان خاور،  و در مقابل از شمال و جنوب و باختر است. در حالی که در مقابل کلمه ی خواهر بودن دریا اصطلاح رایج دیگری همچون برادر در فرهنگ مردم نیامده است.

آنچه بیشتر ذهن را به سمت کلمات تغییر شکل یافته و یا به قول احمد محمود کلمات تحریف شده می کشاند وجود وافر این نوع کلمات در گفت و گوهای روزمره مردم است که پژوهشگران می توانند در این زمینه تحقیق کنند.

اما آنچه از نظر جامعه شناختی باعث شده کلمه ی خواهر که صفاتی همچون مهربانی و دلسوزی و… را به همراه دارد آسان تر از خاور به فرهنگ مردم راه یابد رنج هایی بوده است که جامعه دریایی این خطه، از دریا برده است و نشان می دهد که در آرزوهای خود چهره ای مهربان از دریا را می طلبند.

با این حساب اگرچه ممکن است شکل صحیح کلمه همان خاور بوده که به خاهر تغییر شکل یافته، اما خواهر بودن دریا نیز که با آرزوهای  این مردم پیوند دارد، نمی تواند واژه ای انتزاعی و یا نا همگن باشد.

اما آنچه کار زبان شناسان و پژوهشگران فرهنگ مردم را در این میان سنگین می کند یافتن ریشه ی علمی این انگاره هاست.

بازدیدها: ۷۳۰

لارستان به استان هرمزگان ملحق شود

ای کاش مسئولان استان فارس،

شهرستان لارستان را به هرمزگان می بخشیدند

نقشه جنوب فارس

نقشه جنوب فارس

از مدتها قبل زمزمه های جدایی بخش هایی از استان هرمزگان و الحاق آن به استان فارس از گوشه و کنار به گوش می رسد و با واکنشهای تند مردم و مسئولان استان هرمزگان برای مدتی خاموش می شود و بار دیگر از قول مسئول دیگری بازگو می شود و… این قصه هر بار تکرار می شود.

ما لارستانی های مقیم هرمزگان که در این قضیه هیچ دخالتی نداشته و نداریم اما انگشت اتهام را بسوی ما دراز می کنند و هر چه قسم می خوریم که ما با این قضیه مخالفیم کسی باور نمی کند. بنده به فکرم رسید برای اینکه حسن نیت خود را ثابت کنم یادداشتی در این باره بنویسم و صراحتاً اعلام کنم که تاکنون ما هیچ خیری از مسئولان استان فارس ندیده ایم و به جرات می توانم بگویم که مسئولان استان فارس به درستی نمی دانند شهرستانی با عنوان لارستان هم در جنوب این استان قرار دارد! شیراز مثل پدری عیالوار که دارای فرزندان زیادی است آمار بچه های خودش را هم ندارد و بیشتر به فرزندان نزدیک به خودش می رسد. با این وضعیت چگونه می خواهد شهرستان دیگری را نیز به خانواده خود بیفزاید؟! اهالی لارستان بیشتر داد و ستد خود را با بندرعباس و دیگر شهرستانهای هرمزگان انجام می دهند و تفاوتی بین شیراز با یزد و کرمان و بوشهر نمی بینند. خواسته اکثر اهالی شهرستانهای لارستان، گراش، خنج و لامرد جدایی از شیراز و تشکیل استان دیگری با عنوان فارس جنوبی است.

مسئولان استان فارس ای کاش به جای درخواست پارسیان، شهرستان لارستان را به استان هرمزگان می بخشیدند. زیرا اهالی استان هرمزگان بسیار صمیمی، خونگرم و بی غل و غش هستند و  مردم لارستان قرابت بیشتری با فرهنگ مردم هرمزگان دارند.

                                                                                                                              به قلم: حسین فریدونی فداغی

بازدیدها: ۵۳۷۰